اتاق تاریک ذهن

ساخت وبلاگ
لعنت به تمام آن هایی که قلبی را درگیر می کنند و بعد آن را می شکنند .
لعنت به آدم هایی که تو را دیوانه خود می کنند و کنارت می گذارند 
لعنت به آدمم هایی که دوستشان داری و دوستت دارند اما تو را ترک می کنند .
لعنت به همه کسانی که قلب من را شکستند و سردخانه اش کردند .

اتاق تاریک ذهن...
ما را در سایت اتاق تاریک ذهن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saqhafio بازدید : 9 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 8:02

و تقدير اين بي مقدار عشق در وقت اضافه است دوباره
خط پايان مي خندد و پاهايم گريه
خورشيد مي خندد و ابر هم درد پاهايم
آسمان زيبا مي شود
از شكستن زانو هايم
رنگين كمان مي بارد
مردم مي خندند
تنها ابر مرا مي فهمد
مي گريد و مي گريم
بغض مي كنم و مي روم
پيش به سوي پرتگاه
دستانم را بگير تا نجاتم دهي از اين همه سياهي
فراموش كرده بودم
اميدي به پر گشودن بر فراز آسمان قلبم در وجودت نيست
پرنده مي شوم پر مي كشم
خط پايان من نزديك است ...

اتاق تاریک ذهن...
ما را در سایت اتاق تاریک ذهن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saqhafio بازدید : 8 تاريخ : سه شنبه 23 شهريور 1395 ساعت: 6:05

ورود به این اتاق چشمانم را کور می کند .
صدای تو در گوشم می پیچد .
موهای قهوه ای ات جلویم رژه می رود .
باز هم تنهایی و سیگار و فندک
آتش می زنم سیگار بهمنم را
به یاد شقایق های سوخته بوسه تو 

اتاق تاریک ذهن...
ما را در سایت اتاق تاریک ذهن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saqhafio بازدید : 17 تاريخ : سه شنبه 23 شهريور 1395 ساعت: 6:05

چه بنویسم ؟
همه چیز را نمی شود گفت
حتی نمی شود نوشت
شاید هم می شد و من نگفتم و ننوشتم برایت
به هر حال تو که دیگر نمی آیی
پس گفتن ندارد
در گلویم رسوب کرده تمام این حرف هایی که به دیوار می گویم

اتاق تاریک ذهن...
ما را در سایت اتاق تاریک ذهن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saqhafio بازدید : 7 تاريخ : سه شنبه 23 شهريور 1395 ساعت: 6:05

حرف های آخر تو رو بر نگردوند که هیچ
دور ترت کرد
صدای پر بغضم و شنیدی و رفتی
قبلت نه از حریر بود نه از سنگ
غرورم رو به پات ریختم
چه فاپده که ندیدی و رفتی
کاش شب آخر نمی گفتم دوست دارم
کاش غرور شکستمو بیشتر خورد نمی کردم
پشیمونم از تمام اشتباه هایی که در حقت کردم
علی خصوص اشتباه آخرم

اتاق تاریک ذهن...
ما را در سایت اتاق تاریک ذهن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saqhafio بازدید : 10 تاريخ : سه شنبه 23 شهريور 1395 ساعت: 6:05

سرد است این خانه
مغزم جواب نمیده به چیزی غیر تو فکر کنم
نیستی و هستی
کنارمی و کنار یکی دیگه ای
آخر این بن بست افکار پوچ
بوی موهات میاد 
صدای خنده هات میاد
خانه‌ی این دیوانه چند ماهی هست که بد سرده

اتاق تاریک ذهن...
ما را در سایت اتاق تاریک ذهن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saqhafio بازدید : 7 تاريخ : سه شنبه 23 شهريور 1395 ساعت: 6:05

سهم من اين است ؟

در جنگل زندگي كنم و يك شاخه گل از آن من نباشد ؟

چه زيبا زشت جلوه مي كند همه چي برايم !

چه زشت زيبايي ها دفن شده اند !

زندگي در جنگلي كه كوير است بهتر است ؟

يا زندگي در كويري سوزان به ياد جنگل

تقذير كدام است ؟ 

اتاق تاریک ذهن...
ما را در سایت اتاق تاریک ذهن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saqhafio بازدید : 8 تاريخ : سه شنبه 23 شهريور 1395 ساعت: 6:05

تو می خندی ، حواست نیست
من آروم می میرم
تو می رقصی و من
عاشق شدن رو یاد می گیرم

چه جذابی ، چه گیرایی
چه بی منطق به چشمات می شه عادت کرد
توی دستای تو باید
به سیگارم حسادت کرد

من و پُک می زنی آروم
خرابم می کنی از سر
رژ لب روی ته سیگار
تن من زیر خاکستر

#رستاك

اتاق تاریک ذهن...
ما را در سایت اتاق تاریک ذهن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saqhafio بازدید : 23 تاريخ : سه شنبه 23 شهريور 1395 ساعت: 6:05